این روزها سنگین و نحس اند ... چه کنم ؟ لحظات هم بهانه ات می گیرند رفتی و ردپایت در پس کوچه های قلبم باقی مانده است ...
زمستان است و من شنیده ام روزها کوتاه تر می شوند ولى . . . نمیدانم چرا دارند این روزها هى بلندتر می شوند بى تو
دور که می شوم نزدیکتر می آید نزدیک که می شوم دورتر می رود ... انگار که این فاصله همیشه باید به شکلی رعایت شود