سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک

خواب

این جاهای خالی که نبودنت را به رخم می کشند ... چه می دانند که من فرهادت شده ام ، با تمام زنانگی ام و چه شب ها که خواب شیرینت را نمی بینم ؟

عادت

دلت برای من نسوزد ... من عادت کرده ام که همیشه دستی چوب لای چرخ آرزوهایم بگذارد !

حتی

در زندگی من اتفاق هایی همیشه می افتند ... حتی وقتی دستشان را می گیرم !

آغوش

بعضی درد دل ها گوش نمی خواهد ... گوشه ی آغوش می خواهد !

لبریز

محال است کسی مرا ببیند و سراغی از تو نگیرد ... بس که چشم هایم لبریز از تو هستند !

می دید!

کاش خوابت کمی مرا می دید !

سختی

بغضمو وقت جدایی هی نگه داشتم به سختی ... حتی واسه دل خوشیم هم دست تکون ندادی رفتی ...

مجازی

خسته ام از دلداری های مجازی ... دلم شانه های حقیقی می خواهد !

خودم

خودم را بردم به ایستگاه قطار ، دورترین بلیت را خریدم و تا آخرین لحظه ماندم و برایش دست تکان دادم !

نفرت

رفتگر هم با نفرت نگاهم می کند ... انگار ریختن برگ ها هم تقصیر من است !