از یه جایـــی به بعد ... دیگه بزرگ نمیشی پیر میشی ... دیگه خسته نمیشی می بری ... دیگه تکراری نیستی زیادی هستی ...
elahe
سهشنبه 17 دی 1392 ساعت 04:36
باران بهـــانه ای بود که زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی کـــاش ... نه کوچه انتهایی داشت ... نه باران بند می آمد ...
elahe
سهشنبه 17 دی 1392 ساعت 03:55
استغفـــار می کنم از آن دوستت دارم هایی که حرامت شد ...
elahe
سهشنبه 17 دی 1392 ساعت 02:36
این روزهـــا اگر خون هم گریه کنی عمق همدردی دیگران با تو فقط یک کلمه است : آخــی ...
elahe
سهشنبه 17 دی 1392 ساعت 01:36
اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست ، او جانشین همه ی نداشته های من است ...
elahe
دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 05:36
در زمین عشقی نیست که زمینت نزند آسمان را دریاب ...
elahe
دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 04:36
عشق کودکی ام را به تمام عشق ها ترجیح میدهم ؛ گر چه یک طرفه بود و بی هدف ، لااقل صادقانه بود و بی کلک ...
elahe
دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 03:36
موهایم را کوتاه می کنم تا نگیرند بهانه ی نوازش هایت را ...
elahe
دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 02:36
آینه بهترین دوستمه چون وقتی گریه می کنم ، نمی خنده ...
elahe
دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 01:36
کمی مهربانتر باش لطفا ... برای شانه ام سنگین است این سرسنگینی ها ...
elahe
یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 05:36