من ، تو ، او ، ما ... حتی بین ضمایر هم او بین ما
فاصله انداخته !
elahe
پنجشنبه 3 بهمن 1392 ساعت 01:20
یک خاطــــره از تو برای من مــانده فقطــ یک خاطــــره ... خنده ی وقت رفتــنت ...
elahe
سهشنبه 24 دی 1392 ساعت 09:36
ســرمای نبــودنت بدتـر از ســرمای زمســتان است به لــــرزه انداختــه چهار ستون دلــم را ...
elahe
سهشنبه 24 دی 1392 ساعت 08:36
بس است دیــــگر ... بیا و آبرو داری کن ، نگـذار بفهــــمند پشـت ایـن نقـاب خنــدان خیــس می شوی ...
elahe
سهشنبه 24 دی 1392 ساعت 06:36
کــارم از یـکی بود یـکی نبود گــذشت ... من در اوج قصــــه گم شده ام ...
elahe
سهشنبه 24 دی 1392 ساعت 00:36
گـاهی برای کشــیدن فریــــاد هــزاران پیکاســو هم کــافی نیست ...
elahe
دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 01:36
مــــن نبــودنت را تــاب می آورم ، رفتنـــت را تحمــل می کنم ، فرامــوش شدنم را بــاور می کنم ... اما فرامــوش کـردنت دیگه کـــار من نـیست ...
elahe
یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 06:36
اینــی که مــن دارم میکشــم درد بـی تو بودن نیست ... تــــأوان با تو بودنـــه ...
elahe
یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 02:36
بـاید قـاب بگیرم حرفهایــت را ، همه عکــــس شدند ...
elahe
یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 01:36
دســـت هایش با من ، چشـــمهایش در خیابان ، دلـــش ... این یکی را نمی خواهــم بدانم ؛ لــعنت به دل هرزه ات ...
elahe
شنبه 21 دی 1392 ساعت 23:07