-
خـواهـم نـوشـت
یکشنبه 27 بهمن 1392 02:02
بـزرگ تـر کـه شـدم ... داسـتـانـی خـواهـم نـوشـت کـه کـلـاغ هـایـش قـصـه بـبافـنـد و آدم هـا را بـه هـم بـرسـانـنـد !
-
رد شـــوند ...
یکشنبه 27 بهمن 1392 01:01
متنفرم از انسان هایی که دیوار بلندت را می بینند ولی به دنبال همان یک آجر لق میان دیوارت هستند که تو را فرو بریزند …تا تو را انکار کنند …! تا از رویـــت رد شـــوند ...
-
حرف دلت را بزن
شنبه 26 بهمن 1392 06:59
چه دنیای عجیبی است همه میگویند : حرف دلت را بزن ، اما هر وقت حرف دلم را زدم دل همه را زدم !!
-
ناچـ ــار
شنبه 26 بهمن 1392 05:58
گاهـے ڪـلام در وصـفــ واقعیـتــِ مـا ڪـم مـےآورد ، ناچـ ــار ایـن ســہ نقـطــہ …و دیگـ ـر هیــچ !
-
می رقصند !
شنبه 26 بهمن 1392 04:57
یک عالمه اتفاق دوره ام کرده اند ، نه می افتند … نه می روند … فقط می رقصند !
-
سه نقطه
شنبه 26 بهمن 1392 03:56
از آن جمــــــــــــــــله هایی ام که انتهایش سه نقطه می خواهد … حال هر طور می خواهی تفسیـــــرم کــــــــــــــن !
-
روزگاریســت
شنبه 26 بهمن 1392 03:55
روزگاریســت که آدمـ ها فقط سقف مشــترک دارند ، نه زندگی مشــترک ...
-
راهی نیست ...
شنبه 26 بهمن 1392 02:54
از من تا خدا راهی نیست ... فاصله ایست به درازای من تا من … و در این هیاهوِی غریب … من ، این من را نمیابم!
-
هر روز تکراریست
شنبه 26 بهمن 1392 01:52
هر روز تکراریست ، صبح هم ماجرای ساده ایست گنجشک ها بی خودی شلوغش می کنند ...
-
و چه ریاکارانه آدمیم!
شنبه 26 بهمن 1392 00:51
به جرم وسوسه … چه طعنه ها که نشنیدی حوا … ! پس از تو … همه تا توانستند آدم شدند … ! چه صادقانه حوا بودی … و چه ریاکارانه آدمیم!
-
گاهے
جمعه 25 بهمن 1392 10:49
گاهے سکــــــــوت ، همان دروغ است ! کمـــی شیک تر ، روشنفکــرانـه تر و با مسئولیت کمتر !
-
مدتی
جمعه 25 بهمن 1392 09:47
میخواهم مدتی بخوابم ! نمی دانم چند روز؟ شاید روزی بیدار شوم و دنیا به شکل دیگری باشد و قلب آدم ها…
-
نشان بده
جمعه 25 بهمن 1392 08:46
این روزها با میکاپ کوسه ها پری دریایی می شوند ... آهای تو که پشت پنجره قلبم آواز می خوانی ، دندان هایت را نشان بده ...
-
نفرین
جمعه 25 بهمن 1392 07:44
در این هیاهوی خلق که پُتک بر آرامش ات می زند ... دلم پیاده رویی میخواهد ، بارانی! دست خودم را بگیرم ، برویم صحبت کنان تا انتهای گریستنِ آخرین ابرِ زندگی ! نفرین به اجتماع که نمی گذارد صدا به صدا برسد!
-
زنـــدگـــی
جمعه 25 بهمن 1392 06:39
زنـــدگـــی چه با خلاف، چه بی خلاف، چه برخلاف گذشت … من فقط گذشتنش رو نفهمیدم … ولـــــی بقیه رو خوب فهمیدم …
-
تنهــایـم …
جمعه 25 بهمن 1392 05:41
تنهــایـم … اما دلتنگ آغــوشی نیستــم … خستــه ام … ولـی به تکیـه گـاه نمـی اندیشــم … چشــم هـایـم تـر هستنــد و قــرمــز … ولــی رازی نـدارم … چــون مدت هــاست دیگــر کسی را خیلــی دوست ندارم … فقط خیلـی هـا را دوست دارم …
-
مرگ
جمعه 25 بهمن 1392 04:43
آدم های تنها عاشق می شوند ... آدم های عاشق ، تنها ... مرگ اگر نبود ، تا ابد دور خودمان می چرخیدیم …
-
آدمیــــــــــزاد ...
پنجشنبه 24 بهمن 1392 06:10
آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش دوست می دارد ، حالا ببین اگر خودش غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو نادیده بگیرد چه قدر دوســتت دارد و این را بِفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد ...
-
دروغ
پنجشنبه 24 بهمن 1392 05:09
گفت : دوستت دارم ... گفتم : دوستت ندارم ... این دروغ به آن دروغ در !
-
بفهمی
پنجشنبه 24 بهمن 1392 03:08
گاهی دلم می خواهد وحشــیانه غرورت را پاره کنم! قلب ترا در مشتم بگیرم و بفـشارم ... تا حال مرا لحظه ایی بفهمی !
-
غرور
پنجشنبه 24 بهمن 1392 02:07
گر چــه ای دوســــت غرور دلــــــت احســــاس مـــرا درک نکـــرد ... آفریــــن بر غـــم عشــــقـــت کــه مرا ترکـــ نکرد
-
بی وفا
پنجشنبه 24 بهمن 1392 01:06
بی وفا ایـن روزهـا نـه مـجـالـی بـرای دلـتـنـگـی دارم و نـه حـوصـلـه ات را ... ولـی بـا ایـن هـمـه گـاه گـاهـی دلـم هـوای تـو را مـی کـنـد ...
-
همه
چهارشنبه 23 بهمن 1392 04:03
همه می گویند سخت گیرم ! راست می گویند همین است که انقدر سخت به تو گیر داده ام …
-
گاهی
چهارشنبه 23 بهمن 1392 03:02
آدم گاهی دوس داره غرق شه ، نه در قصه نه در خیال ... آدم دوس داره گاهی تو یه اغوش غرق شه…
-
ﺯﻧﺪﮔﯽ
چهارشنبه 23 بهمن 1392 02:01
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ... ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺗﻮ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻣﻦ ...
-
عادت ...
چهارشنبه 23 بهمن 1392 01:00
عادت ندارم سیگارم را با آتش دیگران روشن کنم ! دلم با آتش دیگران سوخت برایم کافی بود …
-
دروغ
سهشنبه 22 بهمن 1392 05:37
این روزا به راحتی دروغ می گیم ... اما بزرگترین معیارمون برای شروع روابط صداقته !
-
ﺑﺎﺧﺘﻢ !
سهشنبه 22 بهمن 1392 04:36
ﺑﺎﺯﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ، ﺗﻮ ﺑﺮﺩﯼ … ﺣﺎﻻ ﻧﻘﺎﺑﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﺧﺘﻢ !
-
حالا
سهشنبه 22 بهمن 1392 03:36
اولین بار که گفتی دوستم داری گریه ام گرفت ... حالا اگر کسی بگوید دوستم دارد ؛ خنده ام می گیرد !
-
شکستن
سهشنبه 22 بهمن 1392 02:35
از سرم که بیفتی دست و پای غرورت خواهد شکست ! آن روز درد شکستن را خواهی فهمید ، روزی که از چشمت افتادم را به یاد آر ...