چشـمانت بـرکت عجـیبی دارد ... هـر بار که به تو نگـاه می کـنم عشقـم به تـو ســـرریز می کــند ...
elahe
چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت 02:36
نم کشیــد گونه هایم ... ســـالهاست کار شانه هایت را می کنند بی ادعــــا ...
elahe
چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت 01:36
حــــوا که باشی بعضی ها هوا برشان می دارد که آدمــــند ...
elahe
سهشنبه 24 دی 1392 ساعت 07:00
مــــرا دوست داشــته باش امــا تجــــربه ام نکن برای آمــوختن ابــزار منــاسبی نیــستم ...
elahe
سهشنبه 24 دی 1392 ساعت 05:00
کــارم از یـکی بود یـکی نبود گــذشت ... من در اوج قصــــه گم شده ام ...
elahe
سهشنبه 24 دی 1392 ساعت 00:36
شده ام معــــادله چند مجهولی ، این روزهـا هیچ کس مرا نمیفهمد ...
elahe
دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 02:36
گـاهی برای کشــیدن فریــــاد هــزاران پیکاســو هم کــافی نیست ...
elahe
دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 01:36
خدایا برم نمی گردانی ؟ یک طرفم سرخ شد !
elahe
چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 03:48
راحت بگم نیمه گمشده دیگری به اشتباه تمام من شده بود ...
elahe
دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 05:30