راحت بگم نیمه گمشده دیگری به اشتباه تمام من شده بود ...
elahe
دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 05:30
بگذشت در فراق تو شب های بی شمار ، هرشب درین امید که فردا ببینمت ...
elahe
دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 04:36
بگذشت در فراق تو شب های بی شمار ، هرشب درین امید که فردا ببینمت ...
elahe
دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 03:36
سخت است فراموش کردن کسی که با او همه چیز را فراموش می کردم ...
elahe
دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 02:36
سخته به جایی برسی که دیگه نه هیچ اومدنی آرومت کنه نه هیچ رفتنی نابودت ...
elahe
دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 01:43
روزها یکی پس از دیگری می گذرند و من هنوز منتظر فردا هستم تا تو بیایی ...
elahe
دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 00:36
تمام آرزوی امشب من ندیدن فرداست ...
elahe
یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 10:35
به فالگیر بگو خط عمر من کف دست هایم نیست ... رد پای او را نگاه کند ...
elahe
یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 09:36
آنجا نشسته ای و لبخند میزنی اما دستی تکان نمی دهی ... ای کاش آن قاب ، قاب پنجره بود ...
elahe
یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 06:35
می دانم دیگر برای من نیستی اما دلی که با تو باشد این حرف ها را نمی فهمد ...
elahe
یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 05:23