سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک
سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک

پیــــدا نمی شوی ...

مــن چشــم هایــم را بسـتم و تــو قایم شدی من هنــوز روزها را می شمارم و تو پیــــدا نمی شوی ؛ یا من بازی را بلــد نیستم یا تو جــــر زدی : (

دیـــوانه ...

بگــذار دیـــوانه صدایم کنند ، بگذار بگویـند مجنــون ؛ فرقـی نمی کند ! من تمـام هـــویت خود را از زمانی که اسم مرا دیگر صدا نزدی از یـــاد برده ام !!!

بهـــانه ...

باران بهـــانه ای بود که زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی کـــاش ... نه کوچه انتهایی داشت ... نه باران بند می آمد ...

عشق ...

عشق کودکی ام را به تمام عشق ها ترجیح میدهم ؛ گر چه یک طرفه بود و بی هدف ، لااقل صادقانه بود و بی کلک ...