سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک
سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک

نیســــت ...

هــر چــه می گردم نیســــت ... رد پایت را می گویم ، انگار زیــر سنگ فرش این خیـابان لعـنتی پنهـــان شده است یا شــاید من در خــیالم با تو قدم زده بـودم ...

ســــرریز ...

چشـمانت بـرکت عجـیبی دارد ... هـر بار که به تو نگـاه می کـنم عشقـم به تـو ســـرریز می کــند ...

بی ادعــــا ...

نم کشیــد گونه هایم ... ســـالهاست کار شانه هایت را می کنند بی ادعــــا ...

دنیــــای عجیب ...

دنیــــای عجیبـی شده است ... برای دروغ هایــمان خدا را قسم می خوریم و به حرف راست که می رسیم می شود جــــان تو ...

نگــــو ...

اگــر روزی عاشق شدی ، قصـه ات را برای هیچ کس نگــــو ... ایــن روزهـا چشم حسودان به دود اسـپند عادت کرده ...

خــــدایا ...

خــــدایا اندکی نفهــــمی عطا کن ... تا راحــت زنـدگی کنیم ، مــردیم از بـس فهمـیدیم و به روی خودمـــون نیــاوردیم ...

شــــانه های دخــــترانه ام ...

من تنـهــــا کمی متفـــاوتم وقتی تمام دردهــای دنیــــا روی شــــانه های دخــــترانه ام کوه می شــــود ...

لــعنت ...

دســـت هایش با من ، چشـــمهایش در خیابان ، دلـــش ... این یکی را نمی خواهــم بدانم ؛ لــعنت به دل هرزه ات ...