سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک
سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک

نگاه کن


نگاه کن آن دور دست ها یکی تنها به انتظار ایستاده ... لبخندی عاشقانه ، دستی برایش تکان بده تا بشکند حصار سنگی تنهایی اش ...




فراموشت


برف آمد و پاییز فراموشت شد ، آن گریه ی یک ریز فراموشت شد ، انگار نه انگار که با هم بودیم ، چه زود همه چیز فراموشت شد


می دانی چه تنهایم ؟


و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد ... چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟ چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟