در روزگاری هستیم که خود فروشی تجارت شده ... نیرنگ و چاپلوسی عادت شده ... همسایه خبر چین و آدم فروش معتبر شده ... جان ارزان و خونریزی مستحب شده ... جنایت تفریح و ظالم محترم شده
می دانیم ... که اشک خدا می تواند از چشمان کودکی یتیم جاری شود ... چرا غنچه لبخند را بر لبانش ننشانیم ؟ بیایید امسال نوروز را با برق چشمان محرومان چراغانی کنیم ...
لایق تو کسی نیست جز آنکس که تورا انتخاب کند نه امتحان ... تو را نگاه کند نه اینکه ببیند ... تو را حس کند نه اینکه لمست کند ... تو را بسازد نه اینکه بسوزاند ... تو را بیاراید نه اینکه بیازارد ... تو را بخنداند نه برنجاند ....
بزرگ ترین افسوس من واسه کارای اشتباهی که کردم نیست ، برای کارای درستیه که واسه آدمای اشتباهی کردم
وقتی به دنبال آرزوهایت میروی حتما نگاهی به کوله پشتیت بنداز ... مبادا سوراخ باشد و چیزهایی را که امروز داری آرزوی فردایت شود !