مــن به دنبـال دیـارم هســتم ، شــهر من ایــــنجا نیست شهر من گــم شده است ...
elahe
سهشنبه 24 دی 1392 ساعت 00:36
بــاید به بعضــــیا گفـــت : ایـن جمــله دوســتت دارم ســلام و احــوال پــرسی نیــست کـه به هـــر کی میــرسی میگی ! سنــگیــن باش یــکم ...
elahe
دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 00:36
شب های اینجا آنقدر دلـــگیر است که سوت های قطارهای نیمه شب ... هر آدمی را وسوسه می کند که برود و هیچ وقت بازنگردد...
elahe
سهشنبه 17 دی 1392 ساعت 05:36
باران بهـــانه ای بود که زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی کـــاش ... نه کوچه انتهایی داشت ... نه باران بند می آمد ...
elahe
سهشنبه 17 دی 1392 ساعت 03:55
استغفـــار می کنم از آن دوستت دارم هایی که حرامت شد ...
elahe
سهشنبه 17 دی 1392 ساعت 02:36
این روزهـــا اگر خون هم گریه کنی عمق همدردی دیگران با تو فقط یک کلمه است : آخــی ...
elahe
سهشنبه 17 دی 1392 ساعت 01:36
اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست ، او جانشین همه ی نداشته های من است ...
elahe
دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 05:36
در زمین عشقی نیست که زمینت نزند آسمان را دریاب ...
elahe
دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 04:36
عشق کودکی ام را به تمام عشق ها ترجیح میدهم ؛ گر چه یک طرفه بود و بی هدف ، لااقل صادقانه بود و بی کلک ...
elahe
دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 03:36
موهایم را کوتاه می کنم تا نگیرند بهانه ی نوازش هایت را ...
elahe
دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 02:36