سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک
سوتــ♥ـه دلـان

سوتــ♥ـه دلـان

جملات و دل نوشته های غمناک

راهی نیست ...

از من تا خدا راهی نیست ... فاصله ایست به درازای من تا من … و در این هیاهوِی غریب … من ، این من را نمیابم!


هر روز تکراریست

هر روز تکراریست ، صبح هم ماجرای ساده ایست گنجشک ها بی خودی شلوغش می کنند ...


و چه ریاکارانه آدمیم!

به جرم وسوسه … چه طعنه ها که نشنیدی حوا … ! پس از تو … همه تا توانستند آدم شدند … ! چه صادقانه حوا بودی … و چه ریاکارانه آدمیم!


گاهے

گاهے سکــــــــوت ، همان دروغ است ! کمـــی شیک تر ، روشنفکــرانـه تر و با مسئولیت کمتر !


مدتی

میخواهم مدتی بخوابم ! نمی دانم چند روز؟ شاید روزی بیدار شوم و دنیا به شکل دیگری باشد و قلب آدم ها…


نشان بده

این روزها با میکاپ کوسه ها پری دریایی می شوند ... آهای تو که پشت پنجره قلبم آواز می خوانی ، دندان هایت را نشان بده ...


نفرین

در این هیاهوی خلق که پُتک بر آرامش ات می زند ... دلم پیاده رویی میخواهد ، بارانی! دست خودم را بگیرم ، برویم صحبت کنان تا انتهای گریستنِ آخرین ابرِ زندگی ! نفرین به اجتماع که نمی گذارد صدا به صدا برسد!

زنـــدگـــی

زنـــدگـــی چه با خلاف، چه بی خلاف، چه برخلاف گذشت … من فقط گذشتنش رو نفهمیدم … ولـــــی بقیه رو خوب فهمیدم …


تنهــایـم …

تنهــایـم … اما دلتنگ آغــوشی نیستــم … خستــه ام … ولـی به تکیـه گـاه نمـی اندیشــم … چشــم هـایـم تـر هستنــد و قــرمــز … ولــی رازی نـدارم … چــون مدت هــاست دیگــر کسی را خیلــی دوست ندارم … فقط خیلـی هـا را دوست دارم …


مرگ

آدم های تنها عاشق می شوند ... آدم های عاشق ، تنها ... مرگ اگر نبود ، تا ابد دور خودمان می چرخیدیم …