رفت … تا قطره های دلتنگی که سال ها جا خوش کرده بودن … از پناهگاه چشمانم خارج شوند ...
دوست داشتن را در چشمى بجوى که حتى وقتى بسته است رویاى تو را ببیند …
صندلیت را کنار صندلى أم بگذار! همنشینى باتو یعنى تعطیلى رسمى تمام دردها …
به سلامتى کسى که رفت ولى باور رفتنش برا کسى که تنها مونده خیلى سخته ...
خوبان را باید روى چشم ها گذاشت ... کجایى ؟! چشم هایم بهانه ات را گرفته اند ...
کل دنیا هم بگویند دوستم دارند فایده ندارد ، اما دوستت دارم هاى تو چه غوغایى می کند ...
گاهی وقتا زندگی یعنی دوست داشتن تو بی هیچ امیدی برای داشتنت !
عشـــــق یــعنی حـتی اگـه بدونـــی نـمیخوادتــــــ ، بدونــــی نمیشـــــه امــا نتـــونی ترکــشی کنـــی ... نه خــــودشو , نه فکـــــرشو ...
این روزها شیشه شده ام ، زود میشکنم اما بد می برم ...!
تـــــو که میتونستى ایـــن همــه بـــد باشى ، غلط کردی اوایل اون همــه خوب بودى …