از درد دوست نداشتن هایت گفتم ، خیانت را تجویز کردند گویا این آسان ترین راه عاشقی است
من با کناری ات کنار نمی آیم ! کنار می روم ...
خیلی وقت است فراموش کرده ام کدامیک را سخت تر می کشم ؟ رنــــج ! انتظار ! یا نفس را ...
برای خیانت هزار راه هست اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست
چه فرقی دارد ، شهر ما خانه ی ما باشد یا نباشد ؟وقتی تو نه در شهر ما هستی و نه در خانه !
این روزها سنگین و نحس اند ... چه کنم ؟ لحظات هم بهانه ات می گیرند رفتی و ردپایت در پس کوچه های قلبم باقی مانده است ...
بــآ مـَن از بـودن بـگـــو گـوشــم را کــَـر کـرده هـیـآهـوی نــَـبودنـت
اونی که گفته : دوری و دوستی یا طعم دوستی رو نچشیده یا درد دوری نکشیده
میان آن همه الف و ب و مشق دبستان آنچه در زندگی واقعیت داشت خط فاصله بود
امتداد فاصله از اعتبار عاطفه نمی کاهد همیشه هستی همین حوالی ...